فاطمه بانوفاطمه بانو، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
معصومه نازممعصومه نازم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

فاطمه ،مسافر بهشت

ماه هفدهم و باز شدن زبون دخترکم

سلام عزیزم  دختر نازنینم ،فرشته کوچولوی خونمون ،و مهربونم سلام  17 ماهگیت مبارک گلم . مامان جونم امیدوارم منو ببخشی که خاطراتت رو یه ماه به یه ماه مینویسم ، باور کن وقت کافی ندارم برای تایپ کردن عزیزم . الانم شما خوابیدین و ساعت 1 شبه و من دارم با گوشیم تایپ میکنم چون اگه پای کامپیوتر بشینم بیدار میشید. عزیزکم هر روز برای ما دنیایی از شادیه چون با انرژی که تو داری روزمون رو با انرژی و خنده و شادی شروع میکنیم تاااااااا شب . قربون قد و قامتت بشم من لباسهات هر روز برات کوچیک میشن و من باید هر ماه چند دست لباس برات تهیه کنم ماشالله قدت بلنده و زود به زود قد میکشی . دکترت گفت جزو 95 درصد قد بلندایی قربونت بشم خداروشکر و هزار...
27 بهمن 1394

16 ماهه شدی عروسکم

سلام دختر کوچولو و شیرینم خداروشکر میکنم برای تو و معصومه عزیزای دلم  انشالله همیشه شاد باشید و خندون و اون دندونای نازت همیشه باعث خوشحالی من بشن وقتی میخندی دندونای قشنگت خودنمایی میکنه و دلبری. عزیز دلم از پله آشپزخونه بدون کمک بالا  و پایین میپری و من و بابایی کلی ذوق میکنیم. بعضی وقتا بدو بدو میکنی و با معصومه بازی میکنی خیلی دویدن رو دوست داری ما بهت میگیم بی کله از هیچی نمیترسی .معصومه که همسن تو بود خیلی مراقب جلوش بود از بلندی با احتیاط میامد پایین اما تو از هیچی نمیترسی و با سرعت موانع رو رد میکنی  از مبل میری پایین و با شتاب میری بالا به همین خاطر خیلی زمین میخوری و به در و دیوار میخوری گلم ... یه ر...
27 دی 1394

15ماهگی عسل بانو

سلام عسلم  بالاخره اومدم تا از ماه پر از خاطره برات بگم مامان جونم از اول آذر شما یه دندون دیگه به دندونای نازت اضافه شد و 7 دندونه شدی گلم فقط نمیدونم چرا اینقدر با فاصله و طولانی دندون در میاری ...من نگران غذا خوردنت هستم چون نمیتونی بجویی خیلی از مواد سخت مثل پسته و خیار و سیب و... رو ریز میکنی میریزی بیرون. غذا خوب میخوری و خدا روشکر وزنت خوبه دکتر گفت نیم کیلو کم کردی اونم به خاطر راه افتادنته گلم و جای نگرانی نیست خیلی راه رفتن رو دوست داری و عاشق کفشاتی . ولی هوا سرده و ما کمتر میتونیم بریم بیرون عزیزکم. آبجی معصومه خیلی دوست داره تو رو بغل کنه گاهی اوقات تو هم بدت نمیاد بغلش باشی و میخندی اما اون زمان که ح...
1 دی 1394

شیرین کاری های 14 ماهه من

سلام کوچولو شیرین زبون و نازدونه ما  جدیدا دیگه برا خودت راه میری و کلی کیف میکنی .هنوز دستاتو باز نگه میداری برا کنترل بدنت چیگرم. بعضی وقتا دلم میخاد بغلت کنم و فشارت بدم اما میترسم کاری که داری میکنی یادت بره اونقدر کارهات شیرین و بانمک شده که نگو مثلا برا خودت حرف میزنی مثلا کلمه بووو رو خیلی به کار میبری نمیدونم چیه اما سرتو این ور و اونور تکون میدی و میگی بووو بوووو آخه چی میگی جیگر طلا ما فقط تایید میکنیم و تو ادامه میدی. کار دیگه ای که ما رو عاشق کرده اینه که لب هاتو رو هم میاری و یه طرفشو باز میکنی و صدا (بووو)در میاری مثلا خودتو لوس میکنی با این کار شیرین من. یه کلمه از من یاد گرفتی اونم دست نزنه وقتی پوشک تو ب...
10 آبان 1394

13 ماهگی ماه پر خاطره

        سلام عشقم                                                        کوچولوی زبلم. این ماه کارهایی میکنی که من و بابایی متعجب موندیم و فقط خدا رو شکر میکنیم. عسلم یکی از کارهای قشنگت بازی با اسباب بازی هاست اونقدر عمیق و متفکر با یه وسیله ای بازی میکنی که انگار داری کشف میکنی چطور درست شده . گاهی اوقات هم دیده شده با یه وسیله تیز مثل مداد یا گیره سر پیچ ها رو باز میکنی                          ...
28 مهر 1394

ماجرای تولد فرشته نازنینم

   سلام دختر کوچولو                                        اومدم تا ماجرای تولد قشنگت رو برات تعریف کنم.                   روز 20 شهریور به دلایل ذکر شده تولد زیبای دختر کوچولوم برگزار شد خداروشکر. از اونجایی که یه دفعه یه هفته تولدت جلو افتاد و من هنوز داشتم خونه تکونی میکردم خیلی از کارهای تولدت مونده بود. خلاصه خونه تکونی رو به پایان رسوندم و خداروشکر تا رو پنجشنبه هم فرشا از قالیشویی اومد هم پرده ها آماده شد هم سرویس خوابی که براتون سفارش داده بودیم آماده شد و خاله ...
30 شهريور 1394

تولد قشنگت

سلام عزیزکم                                                            دختر نازم تولدت مبارک مامانی. خدارو به خاطر وجود نازنینت شکر میکنیم .  و اینکه یه نعمت و رحمت به این بزرگی شامل حالمون کرده سپاسگذاریم .  عزیز و دلبندم ،مامان و بابا عاشقانه دوستت دارن و هیچ وقت لحظه بوسیدن و بوییدن تو رو بعد از به دنیا اومدنت فراموش نمکنن .                مهربونم ،همیشه خندونم دست و پای کوچولوت رو میبوسم و عاشقتم .تولدت مبارک ...
28 شهريور 1394

12 ماهه شدی دخترکم

سلام عشق مامان  فاطمه 11 ماه و 20 روز :                                                 عزیز دل من تولدت مبارک . نازنینم الان دارم این متنو با گوشیم برات مینویسم از بس کار دارم و سرم شلوغه وقت نمیکنم پای کامپیوتر بشینم ولی به خاطر اینکه مامانی عاشقته گفتم بیام و تولدتو تبریک بگم و خاطرات این ماهتو برات بنویسم. نازنینم این ماه با ماه های دیگه خیلی فرق داشت به این خاطر که شما زبون باز کردی  و کلی کلمه جدید یاد گرفتی میگی. دیگه بماند این که با دودو کردن و بوبو گفتن و اشاره کردن منظورتو میرسونی قربو...
27 شهريور 1394

ماه یازدهم پر از شادی

سلام عروسکم                                                     یه ماه زیبای دیگه از تولد قشنگت گذشت و 11 ماهه شدی گلم تولدت مبارک عروسکم و من اومدم تا بگم تو این یه ماه چه کارهایی کردی و دل ما رو آب کردی این روزا چون هوا عالیه و همه جا سبزه ما دو سه بار در هفته میریم باغ باباجون. شما هم خیلی علاقه به باغ داری ، از کجا فهمیدیم؟ از اونجایی که تا میذاریمت زمین ذوق میکنی و چهار دست و پا میری تو خاکی...                           &nbs...
28 مرداد 1394